برگزاری نشست انتظار جامعه از دانشگاه فرهنگیان
نشست علمی-تخصصی با موضوع "جامعه چه انتظاری از دانشگاه فرهنگیان دارد؟ چرا؟ " با حضور دکتر مهرمحمدی سرپرست دانشگاه فرهنگیان و دکتر داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی روز چهارشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۶ در تالار فرهنگ مرکز آموزش عالی شهبد باهنر تهران برگزار شد.
در این نشست که جمعی از کارکنان و دانشجومعلمان پردیس شهید چمران نیز حضور داشتند، دکتر مهرمحمدی ضمن سخنانی با طرح این پرسش که "انتظار چیست" گفت: این پرسشی ویژه دوره تکوین نهاد هاست، پرسش از پاسخگویی یا accountability نهاد در قبال جامعه است.
وی ادامه داد: دانشگاه بعنوان یک نهاد اجتماعی، باید پاسخگوی انتظارات باشد؛ پس باید صداهای مختلف را شنید و به روایت های مختلف بها داد. من هم یک صدا دارم که به شما عرضه می کنم.
سرپرست دانشگاه فرهنگیان در ادامه به پاسخ خود به پرسش طرح شده پرداخته و تربیت معلم با کیفیت (نسلی جدید از معلمان با توانمندی های طراز سند تحول و اقتضائات عصری) و نه پاسخگویی به کمیت معلم مورد نیاز به هر قیمت، را مورد توجه قرار داد و در توضیح این امر گفت: دانشگاه قرار است زمینه تحول در آموزش و پرورش را فراهم سازد و از این طریق در توسعه فرهنگی، علمی، اقتصادی و اجتماعی کشور نقش مؤثر و مولد ایفا کند. به دیگر سخن، بدون ملاحظه "بنیادی" کیفیت، تأسیس دانشگاه نه تنها به اتفاقی پوچ و بی خاصیت تبدیل می شود بلکه حتی شاید خطرناک و آسیب زننده نیز ارزیابی شود.
دکتر مهرمحمدی در ادامه به سه نتیجه از ملاحظات تربیت معلم، پرداخت و گفت: نتیجه اول مترتب بر ملاحظه بنیادی کیفیت: دوگانکی در عین یگانگی در تربیت معلم است؛ تربیت مستقیم بلا واسطه بخشی از نیاز و تربیت غیر مستقیم با واسطه بخش باقیمانده نیاز (یعنی ارج نهادن به مشارکت و دست کشیدن از حکم منع ورود دیگر نهادها) را تأمین کند. البته این مشارکت ضمن هماهنگی کامل با سیاست ها و پذیرفتن نظارت راهبردی دانشگاه فرهنگیان باید اتفاق بیفتد. اقتضای توجه ویژه به آرایش درونی دانشگاه یا قایل بودن به مجال برای ساخت از درون طبق استانداردهای جهانی نیز همین است. چون دانشگاه ها (منجمله دانشگاه فرهنگیان) با قاعده "کن فیکونی" دانشگاه نمی شوند، امری تدریجی است و زمان می برد.
وی با اشاره به نتیجه دوم مترتب بر ملاحظه بنیادی کیفیت، اظهار کرد: نتیجه دوم مترتب بر ملاحظه بنیادی کیفیت؛ یک دوگانه دیگر در تربیت معلم است. تمرکز بر کارکرد تخصصی تربیت معلم (حوزه میان رشته ای تربیت حرفه ای) و پرهیز از صرف منابع برای ارایه دانش تخصصی (رشته ای) در دانشگاه فرهنگیان مورد نظر است که باز هم قهراً پای مشارکت و تقسیم کار، با مبنایی دیگر، به میان می آید.
دکتر مهرمحمدی با اشاره به اینکه توجه به تجربه دانشگاه سابق تربیت معلم نیز از منظر دوگانگی در کارکردها مفید است گفت: در این دوگانگی، جایگاه درجه دوم به کارکرد تربیت معلم داده شد و لذا حق آن ادا نشد. یکی از تبعات قهری این اتفاق هم درجا زدن کشور در اندیشه ورزی و اندیشه زایی در حوزه تربیت معلم بود. تا جایی که رفته رفته وجاهت آکادمیک این کارکرد از میان رفت و مانند یک "زایده" از پیکر دانشگاه زدوده شد و دانشگاه تربیت معلم به دانشگاه خوارزمی تبدیل شد.
وی در بخش دیگر سخن خود، به بیان مطلب پبرامون نتیجه سوم مترتب بر ملاحظه بنیادی کیفیت باز هم به عنوان یک دوگانه دیگر در تربیت معلم پرداخت و گفت: دانشگاه فرهنگیان باید عقل منفصل تربیت معلم کشور نیز باشد (که هیچ وقت نداشته ایم). یعنی توسعه نظری تربیت معلم را به مثابه یک مسئله آکادمیک مستقیماً پی بگیرد و از سوی دیگر، این پیام مهم را که تربیت معلم یک قلمرو پیچیده شایسته پژوهش و نظرورزی است به جامعه نخبگان و پژوهشگران نیز برساند.
سرپرست دانشگاه تأکید کرد: لازم است دیالکتیک نظر و عمل شکل بگیرد تا پرکتیس در تربیت معلم را به پرکسیولوژی تبدیل کند. این اتفاق شرط تعالی عمل تربیت معلم در کشور است که از این نظر نسبت به کشورهای پیشرفته عقب افتادگی داریم. این هم جلوه ای دیگر از مشارکت (در تولید اندیشه) را در بطن خود دارد.
وی در پایان و در جمع بندی سخنان خود گفت: بر سه نتیجه مترتب بر ملاحظه بنیادی کیفیت، نوعی طلب مشارکت نهفته است. جالب است بدانیم تبیین های دیگر از انتظار جامعه چه اشتراکات و چه افتراقاتی با این نگاه دارد.
در ادامه دکتر رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه همیشه با وجود غم و شادی ها در طول دوران زندگی از شغل معلمی که انتخاب کردم، رضایت داشتم، گفت: این شغل را بهترین حرفه می دانم چرا که خواسته یا ناخواسته جامعه به معلم احترام می گذارد و آدمیت با تعلیم تحقق می یابد هرچند نباید استعداد آدمی را نادیده گرفت زیرا بشر مظهر تمامی اسما الهی است.
وی ادامه داد: انسانها در هر عصری اسوه هایی دارند که تعلیم و تربیت ناگزیر به سوی این اسوه ها سوق پیدا می کند. هر دوره تاریخی اقتضائات ویژه خود را دارد و تربیت تحقق و فعلیت بخشیدن به استعداد در این میسر است.
دکتر داوری اردکانی با اشاره به تاریخچه تأسیس دانشگاه در اروپا گفت: دانشگاه محلی است که تمامی علوم در آن آموخته می شود و ما از روزی که دانشگاه و مدرسه عالی داشتیم به شرایط علوم در آن بی توجه بودیم.
رئیس فرهنگستان علوم تصریح کرد: هر موجودی نیازهای زمان خود را درک می کند، امیرکبیر نیز در طول فعالیتش و گسترش امر تعلیم و تربیت با تأسیس دارالفنون به نیازهای زمان خود پاسخ داد اما بی شک نیازهای هر دوره و نیازهای کنونی متفاوت است.
وی با اشاره به اینکه بعد از دارالفنون دارالمعلم را تأسیس کردیم، افزود: پیش از تأسیس دانشسرا فرانسه چنین مرکزی را داشت که ما برداشتی مثبت از این کشور داشتیم اما باید دید چرا این کار انجام شد و هدف چیست.
دکتر اردکانی داوری با بیان اینکه در زمان های گذشته محصلین بعد از اتمام کلاس ششم به استخدام در نهادهای مختلف درمی آمدند، گفت: در واقع آموزش و پرورش آماده کردن افراد برای استخدام در دستگاه های دولتی را انجام می داد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: از سال ۱۲۹۸ براساس مصوبه مجلس تحصیل همه مورد توجه قرار گرفت در نتیجه نیاز بیشتر به معلم احساس و توجه به تربیت معلم در جامعه ایجاد شد.
وی با اشاره به اینکه در کار معلمی باید به جا و متناسب با نیاز و شرایط کار کرد، گفت: صرفاً وضعیت مطلوب علمی تعدادی دانش آموز و دانشجو را نباید به همه تعمیم داد در عین اینکه باید قدر داشته علیمان را بدانیم اما نتیجه گیری از کارها نباید فراموش شود.
رئیس فرهنگستان علوم اظهار کرد: اینکه هر چه بیشتر کار کنیم نتایج بهتری حاصل می شود، در شرایطی نتیجه بخش است که در جهت صحیح باشد در غیر این صورت اتلاف وقت خواهد بود.
دکتر داوری اردکانی تصریح کرد: دانشسرای عالی تأسیس کردیم تا تربیت معلم انجام شود و معلمان با تأسیس دانشگاه به مقام استادی رسیدند حال باید توجه کنیم انتظار جامعه با اقتضای آن یکی است یا خیر در غیر اینصورت آنچه به وجود می آید ارزشی ندارد.
رئیس فرهنگستان علوم بیان کرد: اکنون بچه ها بخش اعظم زمان خود را در مدرسه و با کتاب های حجیم درسی می گذرانند تا نهایتاً از کنکور عبور کرده و به دانشگاه برسند که اگر اجزا هماهنگ نباشد کار درست پیش نمی رود.
داوری اردکانی با تأکید بر اینکه جامعه ایده آل باید به توانایی خود پی ببرد، گفت: جامعه باید بداند چه می خواهد و وضع خود را ارزیابی کند در واقع معلمی نگاه در چشم محصل و درک تقاضای او است البته نباید انتظار داشت فقط یک نهاد مانند دانشگاه فرهنگیان به ایده آل های جامعه در امر تعلیم و تربیت پاسخ دهد.