پردیس شهید چمران تهران

شعر «از مدرسه تا بهشت راهی نیست»

شاد و بی پروا به سویت می‌پرند پروانه‌ها
عاشقی را در تو می‌جویند این ریحانه‌ها

 

دختر گوشواره قلبی در مسیر بازی کنان
اندر آن دفتر کشیده یک عدد رنگین کمان

 

آری اینجا دانش آموزان همه در مکتبند
با سلیمانی در این عالم همه هم سنگرند

 

خصم دشمن یک کلاس درس را از ما گرفت
یک معلم طرح درسش رابه رنگ خون نوشت

 

فائزه هر بار روایت کرده اما خود روایتساز شد
با شهیدان معلم یک‌نفس دمساز شد

 

با ولایت تا شهادت شد شعار مکتبش
رسم سردار سلیمانی شده همسنگرش

 

در پس این آسمانها او معلم گشته‌است
یک کلاس الگو برای ما معلم کرده‌است

 

فن تدریس تو را زهرا پسندید و علی
عاشقانه کرده‌ای پرواز به سوی آن، ولی

 

بعد آنها این جهان رنگ تباهی باخته‌است
شاهراه مدرسه را تا بهشت ساخته‌است

 

چلهٔ کرمان با جشن شهیدان شد عجین
انقلاب آمدبه قلب خستهٔ ما شد ثمین

 

سالیانی خون آنها انقلاب را ضامن است
پشت این ملت همیشه یک امام ثامن (ع) است

 

در ره دریا اگر مست چو ریحانه روی
عاقبت گوی شهادت را ز مردم می‌بری

 

نام شعر: از مدرسه تا بهشت راهی نیست…


به مناسبت اربعین شهدای گلزار کرمان خصوصاً شهیده فائزه رحیمی و ۲۳ دانش آموز شهید (یک کلاس درس) و شهیده ریحانه سلطانی‌نژاد (گوشواره قلبی کاپشن صورتی) و مصادف شدن آن با سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی


سروده: آقای محمدرضا عزیزیه، دانشجوی رشته آموزش الهیات ورودی ۹۹ پردیس شهید چمران